وجود نورانی و نازنین امام علیّ بن ابی طالب علیه السلام به نامها و صفات بسیاری خوانده و توصیف شده است. نام مبارک حضرتش به سان خورشیدی در مرکز اقماری از لقبها و کنیهها قرار گرفته که آنها را شمار نیست، و شنیدنیتر آن که این همه برگرفته از قرآن کریم و سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله است.
گفتنی است در میان متأخران استاد علی اصغر شکوهی قوچانی از پژوهشگران بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در کتاب ارزنده أسماء و ألقاب امیرالمؤمنین علیّ بن أبی طالبعلیه السلام، انتشار یافته در سال 1385 با بهرهمندی از 341 منبع، 305 لقب و کنیه را برای حضرتش برشمرده، آنها را به ترتیب حروف الفبا در نزدیک به 350صفحه به ترجمه و شرح نشسته است.
آصف هذه الأمة، نخستین و یوشع هذه الأمة آخرین این لقبها و کنیههاست.
در این میان، "امیرالمؤمنین" از لقبهایی است که افزون بر اهمیت، یادآور حکمی فقهی است؛ بر این اساس اطلاق آن بر شخصی به جز امام علیّ بن ابی طالب علیه السلام روا شمرده نمیشود[1]، با این وجود در مجامیع روایی به مواردی برمیخوریم که شخصیتی چون امام علیّ بن موسی الرضا علیهما السلام، خلفایی چون مأمون عباسی را با این عنوان (امیرالمؤمنین) مورد خطاب قرار دادهاند[2].
اکنون عنایت به این نکته خالی از لطف نیست که بسیاری، "امیرالمؤمنین" را به معنی "امر کننده به اهل ایمان" یا "فرمانده مؤمنان" و به دیگر بیان، "امیر" را اشتقاق یافته و برگرفته از ماده لغوی (أ.م.ر) میدانند. در این شکل واژه "امیر" بر وزن فعیل و به تعبیر نحویان، صفت مشبهه در معنی اسم فاعل است.
در حالی که در روایتی آمده در الأصول من الکافي[3] میخوانیم: از احمد بن عمر نقل است که گفت: از ابوالحسن پرسیدم چرا [علی] امیرالمؤمنین نامیده شده است؟ فرمود: زیرا او آنان (مؤمنان) را به توشه دانش میرساند، آیا در کتاب خدا نشنیدهای که: "و نمیر أهلنا"[4] ( خانواده خویش را توشه میرسانیم ).
نیز در نهج الإیمان[5] میخوانیم: سلمان فارسی رضي الله عنه گفت: پیرامون نامیدن علی به امیرالمؤمنین پرسش کردم، پس فرمود: او آنان (مؤمنان) را به توشه دانش میرساند، از او توشه برمیگیرند و او از کسی توشه برنمیگیرد.
هم به نقل از ابان بن صلت، از امام جعفر صادق علیه السلام میخوانیم که حضرتش فرمود: [علی] امیرالمؤمنین نامیده شد، و "امیر" از میرة [به معنای توشه] برگرفته شده و این از آن روست که دانشی مردان از [دانش] او توشه برگرفتهاند و توشه او به کار میگیرند[6].
با این نگاه، واژه "امیر" از منظر نحویان، اسمی بر وزن فعل (أفعِل) و همسان اسمهایی چون یحیی ( بر وزن "یفعل" ) و تغلب ( بر وزن "تفعل" ) و یزید ( بر وزن "یفعل" ) و احمد (بر وزن "أفعل" ) و یعلی ( بر وزن "یفعل" ) خواهد بود که در کتابهای نحوی در بحث اسمهای غیر منصرف میتوان از آن سراغ گرفت[7].
بر این پایه و به استحسان، دور ننماید که بگوییم اگر امیرالمؤمنین به شخصی جز امام علی علیه السلام گفته شود، صرف نظر از احتمال تقیه، برای آن معنی آمر (بر وزن فاعل / امر کننده/فرمانده) را در نظر میگیریم و اگر آن را برای وجود پاک و مقدس ولید الکعبة و مولی الوحدین، حضرت ابوالأئمة الطاهرین و آفضل من العرش و الکرسیّ و باب مدینة النبیّ صلی الله علیه و آله و کاشف الکروب و نور جمیع من آطاع الله به کار گرفتیم، معنی دوم را برای آن در نظر میآوریم.
نیز بر خویش میبینم از دوست فاضل و متعهدم استاد عبدالغائب نجاتی که برای نخستین بار شعله این اندیشه را در جانم افروخت و نیک بر دل نشست به نیکی یاد کنم.
اللهمّ زد فی قلوبنا محبّة امیرالمؤمنین علی علیه السلام
دکتر امیر سلمانی رحیمی
[1] - وسائل الشیعة، ج10، باب 106، باب أنه لایجوز أن یخاطب أحد بإمرة المؤمنین إلا علیّ بن أبی طالب.
[2] - رجوع شود به بحار الأنوار، ج48، ص122-126 و ج49، ص 139 و 152
[3] - ج1، ص412؛ اثر ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی (م328هـ)، دارالکتب الإسلامیة، طهران، ط3، 1388هـ. ( لم سمّي أمیرالمؤمنین؟ قال: لأنّه یمیرهم العلم، أما سمعت في کتاب الله "و نمیر أهلنا")
[5] - ص466، اثر زین الدین علیّ بن یوسف جبر (ق7هـ)، مجتمع امام هادی، مشهد، 1418هـ. ( سألت النبیّ صلی الله علیه و آله عن تسمية علیّ علیه السلام بأمیرالمؤمنین، فقال صلی الله علیه و آله: أنّه یمیرهم العلم، یمتار منه و لایمتار من أحد)
[6] - همان منبع، ص474، ( سمّي أمیرالمؤمنین، إنّما هو من میرة العلم، و ذلک أنّ العلماء من علمه امتاروا، و من میرته استعملوا)
[7] - برای نمونه رجوع شود به شرح ابن عقیل، اثر بهاءالدین عبدالله بن عقیل الهمدانی المصری (م 769هـ)، ج2، ص333، انتشارات ناصر خسرو، طهران.