|
نویسنده:
غلامرضا کحلکی
تاریخ نگارش:
1398/08/12
ساعت:
16:48:23
بازدید:
717
|
|
|
از عفاف تا حجاب ...
|
زندگی عفیفانه و ترویج آن در جامعه اسلامی همواره از دغدغه های حاکمان اسلامی بوده و هست. دغدغه ای که نهادهای مروج دین نیز جسته و گریخته به آن می پردازند. آستان قدس رضوی نیز یکی از همین نهادهایی است که در راستای رسالت ترویج دین و شعائر اسلامی گامی متناسب با رسالت خود در این زمینه برداشته است. برگزاری همایش ملی الگوی زندگی عفیفانه با رویکرد اسلامی توسط بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی سبب شد تا گفت و گویی با حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی مهریزی؛ دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران وعضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث داشته باشیم. آن چه در ادامه می خوانید نگاهی بر موضوع عفاف و زندگی عفیفانه در جامعه اسلامی است.
|
|
زندگی عفیفانه چیست؟
در بحث عفاف و حجاب، نقطه کانونی بحث، بیشتر روی حجاب است، منتهی از عفاف شروع کردید که آخر قصۀ آن حجاب است. در حال حاضر یک از مشکلات موجود در جمهوری اسلامی این است که همه این مباحث و گفتوگوها برای حجاب است.
واقعیت و باطن اصلی که خیلی مهم است عفاف بوده و رشد انسان ها با آن است، اما در واقع وقتی به پوشش میرسد، آن مظاهر و کثراتش ممکن است متفاوت باشد. مثلاً قبل از انقلاب نوعاً زنهای چادری، چادر مشکی نمیپوشیدند. چادر مشکی مال مهمانی خاص بود و چادر گلدار نشانه عفاف بود، الان چنانچه شخصی به آن شیوه چادر بپوشد میگویند عفافش مشکل دارد. پوشش به مسائل فرهنگی مرتبط است و در واقع همان کثرات است. شما ببینید ترکمنها یک مدل لباس میپوشند عربها یک شکل دیگر.
من عفاف را کنترل خواستهها معنی می کنم. این خواستهها دو سنخ است؛ خواستههای جنسی و خواستههای مالی. گاهی این خواسته ها به عنوان تمایلات جنسی ظهور و بروز می کند و گاهی در حوزه مال و ثروت. در واقع، عفاف آن است که آدمها به گونهای تربیت شوند که یک قدرت کنترل در آن ها ایجاد شود، چه در بحث مالی و چه در بحث جنسی.
از میان مظاهر عفاف بر چه چیزی بیشتر تاکید شده است؟
از میان مظاهر عفاف در آیات قرآن، تأکید بیشتر بر مظاهر رفتاری است و این نیز صحیح تر است، و این در حالی است که برای ما بیش از همه این ها، پوشش از اهمیت بیشتری برخوردار است. شخضی می گفت من سالها در اروپا زندگی کردهام، نتیجه مقایسه میان ایران و اروپا این است که هیّز بودن در ایران خیلی بیشتر از جاهای دیگر است! این نشانه چیست؟ معلوم است کمبود عفاف باعث ایجاد این هیّزی شده است، همان چیزی که قرآن درباره مردها و زنها گفته است. ممکن است یک نفر از لحاظ پوششی، چادر، روسری، مقنعه و مانتویی پوشیده داشته باشد، ولی به دلیل نداشتن عفاف وقتی در هواپیما مینشیند روسری خودش را بر میدارد. شخصی که عفیف است چه در هواپیما باشد چه غیر آن، چه ترکیه باشد و چه ایران، چه در دانشگاه باشد و چه در منزلش، فرقی نمیکند.
چه نسبتی بین پوشش و عفاف است؟
نسبت بین پوشش و عفاف، عموم و خصوص من وجه است. یعنی فرد میتواند عفیف باشد اما پوشش به شکلی که ما میگوییم رعایت نشود و میتواند پوشش به شکلی که ما میگوییم رعایت شود، ولی عفیف نباشد. در واقع در یک جایی اشتراک دارد و وحدت مصداقی پیدا میکند.
آیا عفاف شامل دیگر کنترلی هم میشود یا فقط خود کنترلی است؟
عفاف خود کنترلی است، به دلیل این که خصلت درونی انسانی است. مثلاً فرض کنید کمک میکنید فرزندتان عفیف شود. عوامل عفت چیست؟ استاد، تربیت، کتاب و... . اینها عوامل هستند، ولی اینکه فرزندتان را چگونه عفیف تربیت میکنید، این سبک کار است و دیگر کنترلی نیست.
آیا غیرت را کار عفیفانه میدانید؟
در حوزه مفهوم، مستقل است. دو حوزه مفهومی هستند که با هم ارتباط دارند. ممکن است رابطه آنها عموم و خصوص من وجه باشد، ولی اینها مترادف نیستند و مانعی ندارد یکی نشأت گرفته از دیگری باشد، تأثیر دارد اما یکی نیست. این بر آن تأثیر میگذارد، یعنی یک آدم عفیف که میخواهد هیّز نباشد، روی خودش و دیگران این ملاحظات را دارد.عفت یک خصلت انسانی است که اگر در کسی شکل بگیرد ممکن است رفتارها را خود به خود کنترل کند.
حاکمیت چطور میتواند این الزام را ایجاد کند که افراد جامعه رفتار عفیفانه داشته باشند؟
با تربیت و با کار فرهنگی، عفاف با زور درست نمیشود. آنچه باید انجام شود کار فرهنگی همراه با تعلیم و تربیت است. دقت بفرمایید، ممکن است بر اثر فشار و زور یک فرد کاری را ترک کند، ولی این ترک به عفت منتهی نشود! نمیتوانیم بگوییم زور حاکمیت به عفت میانجامد. دو چیز از عوامل معرفتی است؛ یکی اخلاق یعنی تعلیم و تربیت اخلاقی که با تعلیم و تربیت درست میشود. تعلیم و تربیت یک کار بیرونی است که انجام میدهیم و دو نوع عامل دارد؛ عامل ذهنی و عامل خصلتی. برای تحقق این دو عامل، تعلیم و تربیت مؤثر است.
|
|