دکتر مقصود امین خندقی؛ دانشیار گروه آموزشی مطالعات برنامه درسی و آموزشی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی و نویسنده اثر «معیارها و روش‌های ارزشیابی محصولات فرهنگی کودکان» در نشست مجازی که در بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، به معرفی اثر خودپرداخت.
وی عنوان کرد: مباحث این کتاب در 5 بخش و 18 فصل موردمطالعه قرارگرفته است: اخلاق ارزشیابی محصولات فرهنگی کودکان، مؤلفه‌های مربوط به مشارکت کودکان در ارزشیابی محصولات فرهنگی، ارتباط ویژه میان روش‌شناسی و اخلاق در ارزشیابی مرتبط با کودکان، جایگاه اخلاق و روش‌شناسی در ارزشیابی به لحاظ نظری، فرهنگ و تأثیر آن در مطالعه ارزشیابی محصولات فرهنگی کودکان و... برخی از موضوعات این اثر است که در بخش‌ها و فصول جداگانه بیان‌شده است.
به گفته این نویسنده فرهنگ را می‌توان کانونِ تجسم بارزترین و عمیق‌ترین انگاره‌های هویتی یک جامعه دانست. بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است و اساساً فرهنگ در جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می‌دهد.
وی تصریح کرد: شيوه زندگي، توليد و توزيع و تمام دستاوردهاي مادي و معنوي، به‌نوعی نمايانگر فرهنگ جامعه‌اند و در مطالعه فرهنگ‌ می‌توان همه آن‌ها را لحاظ كرد. درنتیجه، قلمرو فرهنگ به ادراكات، بینش‌ها و گرایش‌های انساني محدود نمی‌شود؛ بلكه تا مصنوعات فيزيكي و فضاهاي كالبدي جامعه، مانند شهرسازي، معماري، کالاهای مصرفی و... امتداد می‌یابد.
امین خندقی افزود: خدمات و محصولات فرهنگی و هنری، با تقویت اندیشه و بیان خلاق، راه زندگی مسالمت‌آمیز اجتماعی را برای انسان‌ها هموارتر کرده‌اند. صنایع فرهنگی عموماً در خدمت توسعه و سیاست فرهنگی هر جامعه‌ای است و نیز پاسداری و تقویت هویت فرهنگی و شناساندن آن را به سایر جوامع بر عهده دارد.
وی گفت: امروزه، تأثیر و تعامل اجتناب‌ناپذیر و متقابل فرهنگ‌ها و همچنین غنای متقابل فرهنگ‌ها با مبادلۀ کالاها و خدمات فرهنگی بیش‌ازپیش امکان‌پذیر و تسهیل شده است.هرچند این تعامل و دادوستد آسیب‌هایی هم بر فرهنگ‌ها وارد می‌کند که لزوم شناسایی و تعیین این آسیب‌ها را گوشزد می‌کند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در رابطه با تأثیرات مثبت و منفی انواع محصولات فرهنگی بر کودکان تحقیقات زیادی انجام‌شده است و مراد از محصولات فرهنگی در این مطالعه، عمدتاً محصولات چاپی کتاب و محصولات دیجیتال بازی‌های رایانه‌ای و محصولات کارکردی اسباب‌بازی است.
به گفته این نویسنده، با توجه به ویژگی هویت بخشی و تأثیرگذاری شگرف محصولات فرهنگی بر کودکان که مخاطبین اصلی آن هستند و با نظر به فقدان روش‌ها و معیارهای دقیق و مناسب در این حوزه، هدف مطالعه حاضر شناسایی معیارها و روش‌های ارزشیابی محصولات فرهنگی کودکان است.
وی ابراز کرد: بدین منظور، این مطالعه در تلاش برای پاسخ به دو پرسش اساسی است؛ معیارهای مختلف ارزیابی محصولات فرهنگی کودکان چیست ؟و روش‌های ارزیابی محصولات فرهنگی کودکان کدام است؟
امین خندقی اظهار کرد: با نظر به اهمیت و جدید بودن مقوله اخلاق در ارزشیابی محصولات فرهنگی کودکان و روش‌شناسی و پیوند آن‌ها با پرسش‌های محوری این مطالعه، ملاحظات اخلاقی به‌صورت مستقل در بخش دوم کتاب و روش‌شناسی مرتبط با روش‌های ارزشیابی محصولات فرهنگی کودکان نیز به اقتضاء مباحث، در بخش‌های مختلف کتاب موردبررسی قرارگرفته است.
گفتنی است: این اثر در پایان موردنقد و بررسی قرار گرفت.