نویسنده:   میثم محتاجی     تاریخ نگارش:   1397/03/20     ساعت:   14:58:45
بازدید:   831
 
 
پژوهش در باب ناگفته‌ها و مسائل قیام 15 خرداد، ماهیت این نهضت مردمی را روشن می‌سازد.

حجت الاسلام و المسلمین غلام نبی گلستانی اظهار داشت: در اینکه ۱۵ خرداد، فراتر از یک رخداد، واقعه و پدیده است، تردیدی نیست؛ اما تحقیقاتی دربارۀ 15 خرداد، باید صورت بگیرد تا برآیند آن، اهمیت موضوع را روشن‌تر سازد.


در بخش میزگرد علمی نشست «15 خرداد؛ مطلع انقلاب» از سلسله نشست‌های علمی-تخصصی چهلمین فجر انقلاب که در تالار طبرسی بنیاد پژوهش‌های اسلامی برگزار شد، حجت الاسلام و المسلمین غلام نبی گلستانی، مدیر فرهنگی مؤسسه آموزش عالی اقبال لاهوری، تعدادی از پرسش‌های موجود دربارۀ قیام 15 خرداد را مطرح کرد و در ادامه، حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید حمید روحانی، مدیر بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی و غلامرضا جلالی، مدیر گروه انقلاب و تمدن نوین اسلامی بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی به این پرسش‌ها پاسخ گفتند.

حجت الاسلام و المسلمین غلام نبی گلستانی اظهار داشت: در اینکه ۱۵ خرداد، فراتر از یک رخداد، واقعه و پدیده است، تردیدی نیست؛ اما تحقیقات دربارۀ 15 خرداد، باید صورت بگیرد تا برآیند آن، اهمیت موضوع را روشن‌تر سازد.

مدیر فرهنگی مؤسسه آموزش عالی اقبال لاهوری با اشاره به اینکه ۱۵ خرداد، سبب متمرکز شدن رهبری در امام خمینی(ره) شد، گفت: پیش‌تر رهبران مختلف و متعددی در نهضت‌ها وجود داشتند؛ اما در نهضت ۱۵ خرداد، رهبری تنها به شخصیت امام خمینی(ره) ختم می‌شد.

این پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی، بیان کرد: صافی شدن نهضت از رگه‌های شرک آمیز ملی‌گرایی و ناسیونالیستی، در آمیخته شدن مبارزه ضد استبدادی با ضد استعماری، به وجودآمدن جریانات مسلحانه در قالب ۷ گروه و امثال این‌ها از محورهای مهم نهضت ۱۵ خرداد به شمار می‌رود. امام(ره) از ۱۵ خرداد در قالب نهضت عاشورا یاد می‌کردند؛ یعنی همانطور که قیام عاشورا در تاریخ ماندگار شد، این قیام نیز همچنان زنده است.

غلام نبی گلستانی همچنین تصریح کرد: در اینکه ۱۵ خرداد، نقطۀ عطف انقلاب اسلامی بود، شکی نیست؛ باید بدانیم که تداوم انقلاب اسلامی نیز در گروه زنده نگه داشتن و حرکت به سوی آرمان‌ها و ایده‌های قیام‌های مهمی همچون 15 خرداد است.

وی در بخش دیگر میزگرد علمی نشست «15 خرداد؛ مطلع انقلاب»، گفت: دربارۀ نهضت ابهام‌های وجود دارد که می‌طلبد پژوهشگران در جهت برطرف کردن آنها و روشن ساختن حقایق گام‌های مهم تحقیقاتی بردارند. برای نمونه در ارتباط با مشروطه اکنون با گذشت ۱۰۰ سال از آن تاریخ، هنوز مشخص نیست که این واژه از کجا آمد؛ اینکه چرا ۱۰ هزار نفر به باغ وابسته به سفارت انگلستان رفتند و به عنوان مشروطه‌خواه بست نشستند، بی جواب مانده است؛ اکنون در رابطه با ۱۵ خرداد نیز پرسش‌هایی مهم وجود دارد که باید در پاسخگویی به آن‌ها پژوهش‌هایی صورت پذیرد. نخست اینکه چرا ۱۵ خرداد با وجود تحولات و رخدادهایی که زمینه ساز بروز آن شد، به عنوان مرجع انقلاب محسوب می‌شود؟ دوم، آمار شهدای ۱۵ خرداد دقیقاً چند نفر بوده است؟ پرسش سوم، بحث گره خوردن حوزه و دانشگاه در آن برهه از تاریخ است؛ چرا که در آن زمان، حوزه و دانشگاه مقابل هم قرار داشتند. ۱۵ خرداد چه نقشی در پیوند این دو قشر مخالف با هم داشت؟ پرسش چهارم اینکه جایگاه ۱۵ خرداد در شکل‌گیری تاریخ معاصر ایران چیست؟

 در بخش دیگر دکتر سید حمید روحانی در پاسخ به ابهام دربارۀ تعداد شهدای ۱۵ خرداد، گفت: باید به این مسئله نگاهی ویژه داشت که بسیاری از خانواده‌های شهدا در آن زمان با خفقانی که وجود داشت جرئت نکردند موضوع شهادت عزیزانشان را منعکس کنند و حتی گاهی مجلس ختم نیز نمی‌توانستند برگزار کنند چرا که تحت تعقیب قرار می‌گرفتند. همچنین گورهای دسته جمعی که در دفن پیکرهای شهدا از آن نام برده می‌شود، موضوع تعداد شهدا را قدری مبهم کرده است؛ چرا که در همین رابطه یکی از ناظران آن صحنه می‌گوید: عده‌ای تنها زخمی شده بودند و هنوز جان داشتند؛ اما دفن شدند. مسئله دیگر این است که تعدادی از شهدا اهل روستاها و شهرستان‌های اطراف بودند و خانوادۀ آنها از موضوع باخبر نشدند، بلکه می پنداشتند فرزندانشان گم شده‌اند. اگر به روزنامه‌های پس از پانزده خرداد مراجعه کنیم، می‌بینیم که تصاویر بسیاری از گمشدگان در آن ها یافت می‌شود با این توضیح که صاحب عکس در تهران بوده و اکنون از او بی خبریم.

حجت الاسلام گلستانی در پرسش دیگری از حجت الاسلام روحانی به این مسئله اشاره کرد که در نگاه به گذشته با جهانی دوقطبی روبرو هستیم لیبرالیسم و کمونیسم؛ معمولاً در جریان انقلابی که شکل می‌گرفت یکی از این‌ها طرفداری می‌کرد و دیگری به مخالفت برمی‌خاست. چگونه شد که ۱۵ خرداد از سوی هر دو قطب رد شد؟ البته شهید مطهری در این باره می‌گوید: این‌ها در برابر اسلام مانند دو لبۀ قیچی هستند؛ اما این پرسش مطرح است که چگونه در برابر نهضت ۱۵ خرداد، دو جریان صد در صد در تضاد با هم، در مخالفت با نهضت، همسو شدند؟

 حجت‌الاسلام روحانی پاسخ گفت: چند مسئله در این قضیه نقش داشت؛ نخست آنکه به طور کلی این جریانات، احساس خطر کردند؛ یعنی آنهایی که گمان داشتند دورۀ اسلام مداری پایان یافته است به یکباره با حرکتی مواجه شدند که هیچگونه رابطه‌ای با اندیشه‌های لیبرالیستی و کمونیستی ندارد و حرف‌هایی تازه دارد؛ دوم اینکه نهضت ۱۵ خرداد، معادلات سیاسی جهان را به هم ریخته است و سوم اینکه از ماهیت و برنامه آن آگاه نبودند و این موجب شد که دسته جمعی در مقابل قیام موضع بگیرند و آن را مورد هجمه قرار دهند؛ چهارم اینکه از نظر آنان، این حرکت، حرکت ارتجاعی شمرده می‌شد؛ به این دلیل که امام به شدت با حضور زنان در فعالیت‌های سیاسی مخالفت بودند، چون می‌دانستند که هدف رژیم شاه از آوردن زنان به صحنه در حقیقت گسترش فساد است. امام در این باره نظر خود را صریحاً اعلام کردند و فرمودند: ما با آزادی زنان مخالف نیستیم؛ بلکه با فحشا مخالفیم. همچنین امام با اصلاحات ارضی رژیم شاه به کلی مخالفت کردند. برنامه‌ای که مورد پذیرش دنیا قرار گرفته بود. تا آنجا که جبهه ملی و نهضت آزادی در شعاری که در مقابل اصلاحات شاه مطرح کرده بودند، می‌گفتند: «اصلاحات آری؛ دیکتاتوری نه»؛ یعنی با طرح انقلاب سفید موافق بودند و فقط به دیکتاتوری شاه نظر منفی داشتند؛ بنابراین گرو‌های گوناگون سیاسی در اختلاف نظر با حرکت ۱۵ خرداد همسان دیده می‌شوند.

حجت‌الاسلام غلام نبی گلستانی در پایان این میز گرد علمی، گفت: مهمترین اثر نشست حاضر، آن است که توجه به سوی این مسائل پیش برود و ما بدانیم که حرف‌های ناگفته درباره ۱۵ خرداد زیاد است و تاکنون روی آنها تحقیق نشده است. اینگونه نشست‌ها، زمینه را برای محققان و پژوهشگران برای پیگیری ابهامات و مسائل فراهم می‌کند. از این گذشته ۱۵ خرداد و روش‌هایی که امام در پیش گرفتند تا اهداف آن نهادینه شود، بسیار مهم است و امیدواریم تلاش پژوهشگران باعث شود که در آینده‌ای نه چندان دور، شاهد برپایی همایشی علمی پژوهشی در ابعاد گسترده‌تر باشیم و بتوانیم موضوع را بهتر و عمیق‌تر واکاوی کنیم.