حجت الاسلام دکتر سید محمود مرویان حسینی، مدیرعامل بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در هفتمین جلسه از جلسات ویژۀ ماه محرم با عنوان «صلای عزا» که در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار شد، گفت: از زیارت اربعین امام صادق(علیه السلام) برمیآید که رسالت و مأموریت سیدالشهداء(علیه السلام) نجات انسانها بوده است. «و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة»؛ خون قلبش را در راه تو تقدیم کرد تا اینکه انسانها را از جهالت، سرگردانی و گمراهی نجات دهد.
دکتر مرویان حسینی، رسالت اسلام را نجات انسانها دانست و اظهار داشت: اسلام میخواهد انسانها را از زندان و اسارت برهاند و نجات بخشد. چهار اسارت و زندان داریم؛ نخست، اسارت جهالت است. جهالت سبب میشود که انسان به تحجر و خرافه کشیده شود و از درون بپوسد و سرمایههایش ضایع شود؛ اسلام در برابر اسارت جهالت، بحث عقلانیت و خردگرایی را مطرح کرده است.
وی دومین اسارت را هوس مداری انسان برشمرد و تصریح کرد: اگر انسان رها گردد، زیادهخواهیها و طمعورزیها موجب میشود، وجود انسان زیانبار باشد و هوسها او را به موجودی شریر و شرور تبدیل کند. در برابر اسارت هوسمداری، اسلام ارزشهای اخلاقی را مطرح کرده و فضیلتهای اخلاقی را برای نجات انسان ارائه نموده است.
مدیرعامل بنیاد پژوهشهای اسلامی، سومین عامل اسارت انسان را طاغوت دانست و گفت: طاغوت، انسانها را به بردگی خود میکشد و همه را برده خویش قرار میدهد و آنان را به استثمار و نوکری وامیدارد؛ اما اسلام با طاغوت میجنگد و با عدالت، انسان را از اسارت طاغوت نجات میدهد.
وی ادامه داد: چهارمین اسارت و زندان انسان توهم خودیت انسان است. دنیای معاصر در ایدئولوژی و فرهنگش، قصد دارد خدا را از زندگی انسان حذف کند. انسانگرایی حاکم بر جوامع غربی و شرقی، میخواهد انسان محوری و انسانِ بریده از معنویات را مطرح کرده و آزادی مطلق، قدرت مطلق و لذت مطلق را با ابزار امپراطوری رسانهایاش، ترویج کند. اسلام در برابر این خود مداری انسان، بندگی را ارائه کرده است. با بندگی خداوند متعال، ظرفیتهای انسان شکوفا و پویا میشود و تعالی طلبی و کمال گرایی در وجودش موج میزند و بندگی، آدمی را به فداکاری، ایثار و جانفشانی در راه حق و عدالت وامیدارد.
حجت الاسلام مرویان حسینی افزود: آنچه گفته شد، چهار زندانی است که اسلام میخواهد انسان را از آن نجات دهد؛ اما شیاطین کنونی، از همۀ این چهار زندان برای به بند کشیدن انسان بهره برداری میکنند. هم خرافه و جهالت را دامن میزنند، هم به شهوتطلبی و هوسمداری او میدان میدهند، هم طاغوت و نظام استکباری غرب، بندگان خدا را به زنجیر میکشد و هم با توهم خودیت انسان، او را از حق و فضیلت و کمال و معنویت باز میدارند.
مرویان حسینی گفت: این روند در طول تاریخ بوده است و تنها چهرهها و قالبها عوض شدهاند؛ بنابراین، در روزگار امام حسین(علیه السلام) وضعیت طوری شده بود که حضرت باید خون قلبش را در راه نجات انسانها میداد و جامعۀ انسانی را بیدار و فعال میکرد.
وی لازمۀ نجات را دعوت و مجاهدت برشمرد و گفت: امام حسین(علیه السلام) نه تنها انسانهای زمانۀ خود، بلکه مردمان تمام اعصار را به حق دعوت کرد؛ اینکه امروز صدها میلیون محفل حسینی در سرتاسر عالم برگزار میشود، نشان میدهد که دعوت امام جهانی است و سرتاسر تاریخ را در می نوردد.
زمینهساز ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سیدالشهداء(علیه السلام) است؛ مدیرعامل بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی با بیان این مطلب، اظهار داشت: امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا مکرر این جمله را میفرمود: «به خودتان بازگردید». این شعاری جهانی است که امروز هم نمود پیدا میکند؛ «وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ».
وی گفت: البته این دعوت اقتضائاتی دارد و به تناسب باید شیوۀ آن را تغییر داد.«ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»؛ هر گروه را به یک نوع باید دعوت کرد و لازمۀ آن این است که با عمل همراه شود؛ بنابراین آمده است که «کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ» همچنین دعوت باید از عمق جان برخیزد: «فَذَكِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّرٌ».
حجت الاسلام مرویان حسینی، ضرورت دیگر این دعوت را مجاهدت برشمرد و تصریح کرد: دعوت بی هزینه دادن، در مرام اولیای الهی نیست؛ اگر کسی در میدان مجاهدت، همۀ سرمایهاش را بیاورد و همۀ ظرفیتهایش را بالفعل کند، یعنی توان جسمی، روحی، ارتباطی، عزیزان و بستگانش، همۀ گذشتۀ خود و همۀ وجودش را بگذارد، لطف الهی و کرامت پروردگار شاملش میشود و اثر دعوت او جانها را میگدازد و در تاریخ اثرگذار میشود؛ قیام سیدالشهدا(علیه السلام) اینگونه بود. از آثار و برکات این دعوت، انقلاب اسلامی بالید و پیروز شد. با این دعوت الهی، جنگ هشت ساله مدیریت شد.
وی تصریح کرد: به امام حسین(علیه السلام) میگفتند: شما خامس آل عبا(علیهم السلام) هستید، اگر شما به شهادت برسید زنجیرۀ نبوت قطع میشود؛ اما امام حسین(علیه السلام) شیوۀ تکلیفمداری پیش گرفته بود و اسلام را در خطر میدید.
دکتر مرویان حسینی با اشاره به دوران انقلاب اسلامی، گفت: برخی در سال ۱۳۴۲ به امام راحل میگفتند: این طور که شما با شاه درافتادهاید، حوزهها تعطیل میشود، به فکر حوزهها باشید؛ امام میفرمود: اسلام در حال از بین رفتن است و امروز، نجات اسلام مهمتر است. البته حوزهها در سایۀ قیام امام، متحول شد و نظام اسلامی از دل آن متولد گردید.
وی افزود: از سوی دیگر، سیدالشهدا(علیه السلام) نمیتوانست زمینۀ فداکاری و جان نثاری و مجاهدت در راه خدا را از عزیزانش دریغ کند. آن بزرگوار برای ریشهکن کردن فساد و جهالت و آلودگی و تحجر که ریشهدار شده و چهرۀ اسلام را تغییر داده بود و رسوا کردن و از میان بردن حکومت فاسد خلیفهگری معاویه و یزید که جای زهد نبوی و صراحت ایمان و اصالت توحیدی را گرفته بود، باید تمام عزیزانش را فدا میکرد؛ بنابراین با همۀ سرمایهاش به میدان آمد. روزی که حضرت از مدینه حرکت کرد، هزاران هزار نامه دعوت برایش آمد که برخی طومار با امضاهای زیاد بود و برخی هم سران قبایل به نمایندگی از جمع نوشته بودند؛ اما حضرت با دیدن این نامهها خوشحال و شیفته نشد؛ نقل کردهاند که آن روز در خطبهاش از مرگ سخن گفت و فرمود: مرگ برای فرزندان بنی آدم مثل گردنبندی درخشان است که بر سینۀ دخترکان جلوه میکند.
دکتر مرویان حسینی خاطرنشان کرد: امام آن روز از هجرت الی الله سخن گفت؛ روزی هم که از زمین و آسمان برایش مصیبت میبارید، با خدا چنین سخن می گفت: «اللَهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِي فِي كُلِّ كَرْبٍ، وَأَنْتَ رَجَآئِي فِي كُلِّ شِدَّة». تمام این سفر، حقیقت اتصال الی الله بود؛ البته مردم را دعوت میکرد و میفرمود: هرکس میخواهد با ما همراه باشد، باید آمادگی اهدای خونش در راه خدا را داشته باشد و پایان کار را به او نشان میداد؛ «مَنْ کانَ باذِلا فینا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا».
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: ظرفیتی که میتواند تاریخ را تکان دهد و خوابماندهها را بیدار کند و انسانها را در راه خدا حرکت دهد و زنجیرههای فساد و طاغوت را بشکند و از بین ببرد، ظرفیت مجاهدت و شهادت در راه خداست. خاندان امام حسین(علیه السلام) کسانی بودند که گفتند: ما حاضریم سر بالای نی بدهیم؛ اما سر برابر دشمن خم نکنیم. ما حاضریم تن به زیر سم اسبان بدهیم؛ اما حاضر نیستیم که در برابر ظلم و ستم سکوت کنیم. مرگآگاهی در این خاندان، به اوج رسیده بود؛ چون عمق کار و هدف را میدانستند و برنامهای برای هدایت بشر در طول پهنه تاریخ داشتند.
دکتر مرویان حسینی با اشاره به اینکه هر جا حادثۀ سیدالشهداء(علیه السلام) رفته، نجات ایجاد کرده است، اظهار داشت: شیخ زکزاکی، هنگامی که درس و تحصیل در رشتۀ شیمی دانشگاه سوربن را رها کرد و تحت تأثیر انقلاب اسلامی و سخنان امام خمینی(رحمة الله علیه) تحصیلاتش را در حوزۀ علمیه و جامعةالمصطفی ادامه داد، در کشورش تنها چند خانوادۀ شیعه حضور داشتند؛ اما او با مجاهدت و دعوت خود و با برپایی محافل روضهخوانی سیدالشهداء(علیه السلام)، عدۀ زیادی را هدایت کرد و اکنون چنان که میبینیم، ده میلیون شیعۀ بیدار در این محل زندگی میکنند. این اثر قیام سیدالشهداء(علیه السلام) است؛ همچنین در دوران دفاع مقدس، رزمندگان مجاهد، بچههای تخریبچی، اطلاعاتی و آرپیجی به دوش که مسیرهای سخت را رفتند و خونشان را اهدا کردند، با تأثیر پذیری از فرهنگ عاشورا، خود را در مسیر حق دیدند و ایمان داشتند که اگر در مسیر حق باشند، پیروزند. «فما نُبالی بالموت» همچون علی اکبر (علیه السلام)، هراسی از مرگ نداشتند؛ زیرا که فرهنگ و سیرۀ حسینی در وجودشان شکوفا شده بود.