گوشهای از سند مظلومیت خاندان رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) با مصائب وارده بر سفیر کوچک قیام عاشورای اباعبدالله الحسین(علیه السلام) به تصویر کشیده شده است. چهار ساله کربلا به عنوان یکی از جلوههای عظمت حماسه عاشورا با شهادتش در خرابه شام، رسوایی یزید و باطل بودن دستگاه بنیامیه را به جامعه بشریت به اثبات رساند. قرار گرفتن در اربعین حسینی و ایام شهادت حضرت رقیه(علیها السلام) فرصتی حاصل شد نقش این بانوی خردسال کربلا را در نهضت عاشورا از بیان حجتالاسلام محمدحسن پاکدامن؛ پژوهشگر حوزه مطالعاتی انساب و تاریخ بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی و نویسنده کتاب ارزشمند رقیه بنت الحسین(علیه السلام) در انساب و تاریخ، مورد تحقیق و بررسی قرار دهیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
مادر حضرت رقیه(علیها السلام) دارای چه ویژگیهای شخصیتی بودند که امام حسنمجتبی(علیه السلام) به برادرشان امام حسین(علیه السلام) سفارش کردند پس از شهادت ایشان، با این بانوی بزرگوار ازدواج کنند؟
اختلاف تواریخ در شهادت امام حسنمجتبی(علیه السلام) بین سالهای 47 تا 51 است. این حضرت در بستر بیماری وصایایی به برادر بزرگوارشان امام حسین(علیه السلام) داشتند که ازدواج با اماسحاق بنت طلحه یکی از آن وصیتها بود. در منابع نسبشناسی قدیم همچون کتاب لبابالانساب ابن فندق بیهقی اشاره شده است، امام حسن(علیه السلام) به برادرشان حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) وصیت کردند با این خانم که دارای حسنخلق و خصوصیات اخلاقی بسیاری است، ازدواج کن تا در خانواده ما اهلبیت(علیه السلام) باقی بماند. این یک تفاخر و اعتبار ویژهای برای این بانو بود که مورد پسند دو امام معصوم(علیه السلام) قرار گرفت و اعتباربخشی یک امام و سفارش سرپرستی ایشان به امام بعدی، نماینگر شخصیت این بانوی بزرگوار است. اماسحاق بنت طلحه زمانی که همسر امام حسنمجتبی(علیه السلام) بودند، دختری به نام فاطمه به دنیا آوردند و پس از شهادت این امام همام، وقتی با امام حسین(علیه السلام) ازدواج کردند، ثمره ازدواجشان دو دختر به نامهای رقیه(علیها السلام) و فاطمه بود.
در تاریخ آمده حضرت رقیه(علیها السلام) به هنگام تولد، مادرشان را از دست داده و در دامان عمه بزرگوارشان حضرت زینب(علیها السلام) پرورش یافتهاند. آیا میتوان کمالات این دختر کوچک امام حسین(علیه السلام) را تربیت شده بزرگ بانوی کربلا دانست؟
در متون تاریخی سدههای اولیه، وفات اماسحاق بنت طلحه نه تنها گزارش نشده، بلکه احتمال زنده بودن او بعد جریان کربلا بیشتر است. بین تاریخنویسان معاصر نیز اختلاف بوده، اما به احتمال قوی مادر حضرت رقیه(علیها السلام) در کربلا حضور داشته است.
از سویی نیز در نقل قولهای شفاهی همه جا نام حضرت رقیه(علیها السلام) با نام عمهشان حضرت زینب(علیها السلام) آمده است و در حرم اهلبیت امام حسین(علیه السلام)، همه جا عقیله بنی هاشم نگهداری و سرپرستی دختر خردسال برادرش را بر عهده داشته است. پس این احتمال نیز بعید نیست که حضرت رقیه(علیها السلام) در جریان کربلا کودکی یتیم بوده است. هر چند که نمیتوان هیچ کدام از این گمانهها را اثبات کرد.
امام حسین(علیه السلام) میدانستند بیعت نکردن ایشان با یزید به شهادتشان ختم میشود. چه عواملی موجب شد با اهلبیت خود راهی کربلا شوند؟
وقتی امام حسین(علیه السلام) باخبر شدند، قرار است در مدینه توسط عمال یزید ترور شوند، لذا اهلبیت خویش را از مدینه به کنار خانه خدا به عنوان حرم امن الهی پناه دادند. در این مسیر ابتدا مکه را برای امنیت و آسایش انتخاب کردند تا به یزید ملعون بفهمانند میخواهند با خانواده در جوار کعبه زندگی کنند و به دنبال اصلاح فرهنگی جامعه اسلامی هستند، چرا که کعبه بزرگترین شاهد و گواه بود که قصد امام حسین(علیه السلام) از این اصلاح چیست. اباعبدالله الحسین(علیه السلام) بعد از اینکه متوجه شدند مأموران یزید پیگیرند خون ایشان را در حرم امن الهی بریزند، درصدد برآمدند تا به سمت کربلا حرکت کنند و خونشان در مکانی ریخته شود که در نهایت عزت و اثرگذاری باشد.
امام حسین(علیه السلام) برای اینکه به جهانیان بفهمانند و مردم آن زمان بدانند که اهل جنگ نبوده و زیربار ظلم نیز نخواهند رفت، بلکه خواهان زندگی مسالمتآمیز طبق سنت پیامبر(ص) و اهلبیت(علیه السلام) هستند، چارهای ندیدند غیر اینکه اهلبیت خود را در این مسیر همراهشان داشته باشند؛ چون این احتمال وجود داشت که بگویند حسین بن علی(علیه السلام) اهلبیتش را در مکه و یا مدینه باقی گذاشته است و از همان اول برای جنگ و شورش از مکه خارج شده و خانوادهاش را نیاورده است. اما امام حسین(علیه السلام) با این کارشان اثبات کردند من، زنها و بچههایم را به همراه آوردهام و برای جنگ از مدینه یا از مکه خارج نشدهام. یعنی سیدالشهدا(علیه السلام) به نوعی با آوردن اهلبیتشان به کربلا اثبات کردند که در عین آزادگی و تنها به خاطر امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح جامعه اسلامی تمام سختیها و تهمتها را به جان خریدند تا اینکه سرانجام در غربت و مظلومیت به شهادت رسیدند. از سویی این موضوع نیز بر تیزبینی امامت شیعه میافزاید که آن امام همام با آوردن اهلبیت و خانواده خود سفرای کوچک و بزرگی را در راز ماندگاری نهضت عاشورا و کربلا به همگان در طول تاریخ معرفی کردند.
ثمره حضور ائمهاطهار(علیه السلام) در کربلا با زنده نگه داشتن نهضت عاشورا همراه بود. چرا اهلبیت اصرار داشتند قیام سیدالشهدا(علیه السلام) و عزاداری برای ایشان تداوم داشته باشد؟
در مکارم اخلاق امام سجاد(علیه السلام) داریم که ایشان اینگونه دعا میکنند «اللَّهُمَّ اسْلُک بیالطَّرِیقَةَ الْمُثْلَی، وَ اجْعَلْنِی عَلَی مِلَّتِک أَمُوتُ وَ أَحْیا؛ الهی بهترین راه را پیش پایم گذار و مرا بر آئین خوددار تا بر آن بمیرم و زنده شوم». بنابراین سلوک ابتدایی، جنبه فردی است و امام سجاد(علیه السلام) میخواهند این راه یک جنبه تمدنی و اجتماعی پیدا کند.
امام حسین(علیه السلام) در زمانهای زندگی میکردند که شعار دادن برای پیدا کردن طریق فردی فایدهای نداشت. امت پیامبراکرم(ص) آنقدر دچار انحراف شده بودند که نیاز بود امام حسین(علیه السلام) با شعار امر به معروف و نهی از منکر و با بیانات مختلف زبانی، رفتاری و در مرحله آخر جهادی یعنی ریخته شدن خونشان به همه اعلام کنند، اینقدر این راه برای ما روشن است که ما حاضریم خونمان ریخته شود و ایجاد تمدن و ملت گردد تا روز قیامت همه انسانهای ثابت شده در این تمدن و ملت، زندگی کرده و بمیرند تا فردای محشر با افتخار زنده شوند. بنابراین امام حسین(علیه السلام) عصاره راه همه انبیاء بودند و با قیام خودشان کاری کردند که همه متوجه شوند، راه اهلبیت(علیه السلام) همان راه انبیاء است.
حضرت رقیه(علیها السلام) به عنوان کوچکترین اسیر کربلا چه نقشی در نهضت حسینی داشتند؟
در کربلا همسن حضرت رقیه(علیها السلام)، امام محمدباقر(علیه السلام) نیز بودند که در کربلا حضور داشتند. اما آن چیزی که حضرت رقیه(علیها السلام) را مطرح کرد، ایشان به عنوان سفیری کوچک با شهادت غریبانهاش، مظلومیت امام حسین(علیه السلام) و اهلبیت(علیه السلام) را جهانی میکند. پس از واقعه عظیم عاشورا مصلحت این است که حضرت زینب(علیها السلام) بزرگ بانوی کربلا به مدینه برگردند و آن وقایع را برای کسانی که خواهان این راه هستند با بیان شفاهی یادآور شوند. حضرت رقیه(علیها السلام) نیز به عنوان نازدانهای با یک جسم ضعیف، سن و سال کم در گوشه خرابه و در غربت از دنیا میرود و شهادت مظلومانه او مکمل جریان تاریخ عاشورا میشود. بازتاب شهادت مظلومانه حضرت رقیه(علیها السلام) موجب تزلزل پایههای کاخ یزید ملعون و دستگاه بنیامیه شد و وجدان خفته تاریخ را به محاکمه کشید. صحنهای که سر بریده امام حسین(علیه السلام) را جلوی یک کودک قرار دهند با هیچ مبنای حقوق بشری امروز سازگاری ندارد.
چرا در سفرنامهها و کتب تاریخی مناطق شامات و دمشق نام مقامات غیر مهم این شهر ذکر شده، اما در مورد مرقد مطهر حضرت رقیه(علیها السلام) سخنی به میان نیامده است؟
به خاطر این بوده که محل دفن حضرت رقیه(علیها السلام) در مکانی واقع شده که آن نقطه به اسم مشهد رأس الحسین(علیه السلام) نام برده میشود و چون سفرنامهنویسان و تاریخنویسان به آن منطقه جغرافیایی میآمدند، سراغ مشهد رأس الحسین(علیه السلام) را میگرفتند و به مرور از گزارش کردن محل قبر حضرت رقیه(علیها السلام) فراموش میکردند. اگر چنین باشد به خوبی به دست میآید که به علت گزارش مورخان از مسجد رأس الحسین(علیه السلام) و شهرت آن، دیگر کسی به محل دفن رقیه بنت الحسین(علیها السلام) توجه نمیکند و این غربت ریشه در بیتوجهی سفرنامهنویسان و تاریخنویسان دارد. این مباحث را به صورت کامل در کتاب تحقیق و تحلیلی رقیه بنت الحسین(علیه السلام) در انساب و تاریخ مورد مطالعه و دقت قرار دادهایم. سفارش میشود خوانندگان خواهان این مباحث به این کتاب مراجعه کنند.