یکشنبه خونین دی 1357 در مشهد، از روزهای فراموش نشدنی در تاریخ تحولات اجتماعی این شهر به حساب میآید؛ زیرا دهها نفر از مبارزان مسلمان، توسط نیروهای سرکوبگر رژیم شاه به شهادت رسیدند و عده زیادی زخمی شدند. این واقعه بازتاب گستردهای در داخل و خارج از کشور داشت و تبعات آن ضربات سختی بر پیکرۀ رژیم وارد کرد. از این رو، بررسی ابعاد و علل این رویداد و نتایج آن گوشهای از تاریخ انقلاب اسلامی را روشن میکند.
کتاب «یکشنبه خونین مشهد»، جامعترین اثر درباره وقایع دی سال 135۷ مشهد است که علی جان سکندری آن را نوشته است. در این اثر، دقیقترین اخبار و غنیترین منابع درباره حادثه۱۰ دی ۱۳۵۷ مشهد جمعآوری شده است. به مناسبت فرارسیدن قیام دی، فرصتی پیش آمد تا با نویسنده کتاب «یکشنبه خونین مشهد»، علی جان سکندری به گفت و گو بنشینیم.
علل شکل گیری قیام ده دی 1357 چه بود؟
در روزهای شنبه و یکشنبه نهم و دهم دی 1357، در مشهد مقدس اتفاقاتی رخ داد که به یکشنبه خونین مشهد در تاریخ انقلاب اسلامی معروف شد. روز نهم دی 1357 برابر با اول صفر 1399 اقشار مختلف مشهد، در بیوت آیات معزز شیرازی، قمی و سید کاظم مرعشی اجتماع و شعارهایی علیه رژیم پهلوی سر دادند؛ سپس روانه حرم مطهر شدند و از آنجا به مقصد استانداری راه افتادند. در این روز، بازارها، مغازهها و تمامی ادارات دولتی و بانکها تعطیل بودند. مقصد راهپیمایی امروز برخلاف روزهای پیش، استانداری بود.
این راهپیمایی در واقع به چند علت، از جمله اعتراض به شهادت شهدای دوم دی مشهد که توسط مزدوران رژیم در راهپیمایی آن روز به شهادت رسیدند و بزرگداشت هفتمین روز یادبود آنها رخ داد؛ یکی از علتهای دیگر این قیام، برگزاری مراسم سالگرد قیام خونین مردم قم، 19 دی 1356 بود که مردم سراسر کشور در عزای عمومی به سر میبردند. مردم انقلابی مشهد نیز در پاسخ به ندای امام خمینی(رحمت الله علیه) به عنوان رهبر نهضت اسلامی که در پیامی به ملت ایران این روز را عزای عمومی اعلام کرده بود، در این روز عزا داری برپا کردند و در اعتراض به اعمال سرکوبگرانه شاه، اقدام به راهپیمایی عظیمی زدند. علت سوم، در واقع حمایت و همبستگی انقلابیون مشهد با کارکنان دادگستری بود که از چند روز پیش، همبستگی خود را با روحانیت و مردم انقلابی اعلام کرده بودند.
در مشهد رهبران نهضت، پیشنهاد کردند که راهپیمایی روز نهم دی از حرم مطهر آغاز و پایان تظاهرات آن روز، مقابل ساختمان استانداری باشد. با شروع راهپیمایی جمعیت به سوی خیابان تهران (خیابان امام رضا(علیه السلام) کنونی) حرکت کرد و از آنجا وارد خیابانی شد که به ساختمان استانداری میرسید. حضور مردم در این راهپیمایی وصف ناشدنی بود. جمعیت میلیونی از همه اقشار و اصناف در این روز حضور داشتند. پیشاپیش جمعیت، سید عبدالکریم هاشمینژاد، عباس واعظ طبسی، شیرازی، سید علی خامنهای و دیگر علمای انقلابی و مبارز مشهد بودند؛ با ورود صفوف راهپیمایان به داخل استانداری، تانکها در مقابل استانداری مستقر و مردم اطراف تانکها جمع شده بودند و شعار میدادند: «ما به شما گل دادیم، شما به ما گلوله». آنها روی تانکها و نفربرها رفته و فریاد میزدند: «به گفتۀ خمینی، ارتش برادر ماست»؛ «به زودی ای شه جلاد، سرت را میدهیم بر باد». ظاهر قضیه، حاکی از دوستی و پیوند ارتش و تانکها با ملت بود. با تجمع مردم در مقابل استانداری یکی از روحانیون روی یکی از تانکها رفته اعلام میکند که ارتش با مردم و روحانیت اعلام همبستگی کرده است. در این لحظه ناگهان تانکها و نیروهای رژیم به سوی جمعیت حاضر شروع به تیراندازی کردند. بهدستور علما مردم به سرعت محوطه استانداری را ترک میکنند، با این وجود موجی از خون و آتش محیط را فرا گرفت. پس از درگیری، مردم برخلاف راهپیماییهای قبلی متفرق نشدند، بلکه همچنان به تظاهرات خیابانی ادامه دادند.. اما این همه ماجرا نبود با آمدن تانک دوم صدای رگبار گلوله بلند شد و درگیری آغاز شد، عده زیادی از مردم در این روز به رگبار بسته شدند.
چه کسانی در این قیام بیشترین نقش را داشتند؟ درخصوص نقش مردم و روحانیت در این قیام توضیح دهید؟
بیتشرین نقش را دراین راهپیمایی روحانیون مبارز، آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، مرحوم آیت الله واعظ طبسی تولیت فقید آستان قدس رضوی و حجت الاسلام و المسلمین شهید هاشمی نژاد داشتند که مثلث رهبران جوان لقب گرفته بودند؛ مراجع تقیلد چون آیت الله سید عبدالله شیرازی، مرحوم آیت الله قمی نیز از مبارزان فعال بودند.
در این حادثه چه تعدادی شهید و مجروح شدند؟
تعداد دقیق شهدای 9 و 10 دی را نمیتوان گفت؛ ولی با کند و کاوی که داشتم، حدود 300 نفر در این دو روز شهید و مجروح شدهاند که در بین شهدا کودک و بزرگسال، مرد و زن هم بودند.
در اوایل این قیام مردم گمان میکردند که ارتش همراه آنهاست؛ ولی برعکس این اتفاق افتاد، چرا؟
البته در خصوص اعلام همبستگی تانکها در آن زمان بین انقلابیون چند دیدگاه وجود داشت، برخی اصلاً هرگونه همبستگی ارتش با مردم را فریب میدانستند؛ گروهی بر این باور بودند که واقعاً ارتش به مردم پیوسته است؛ ولی تحلیل درست این میتواند باشد که عدهای از ارتشیها از جنس مردم بودند و هیچگاه راضی نبودند که برادر و خواهر خود را بکشند و از این رو تعدادی از آنها به مردم پیوستند، و از سوی دیگر درجهداران مزدور شاه، از پیوستن جمعی از ارتش به مردم عصبانی شدند و با گروهی از تانکها به جمعیت حاضر در استانداری و مقابل آن یورش بردند.
پس از این قیام چه حوادثی در مشهد رخ داد؟
در بعد از ظهر هم، ناآرامیها ادامه یافت. زندان زنان مشهد از سوی مردم محاصره شد و پس از به آتش کشیده شدن، کلیه زندانیان آن، که حدود 150 نفر بودند آزاد و به بیمارستان شاهرضا منتقل شدند. درگیریها بین مأموران نظامی فرمانداری و مردم در مقابل فروشگاه لشکر، استانداری و بیمارستان لشکر ادامه یافت. این درگیریها همراه با تیراندازی بهسوی مردم بود.
به دنبال این حوادث، سه روز در مشهد تعطیلی عمومی اعلام شد و چون این مسئله باعث کمبود نان و مایحتاج اولیه مردم شد، مبارزان شهرهای مجاور مشهد، کامیونهای حاوی نان و خوار و بار به مشهد ارسال و علما آن را میان مردم تقسیم کردند. شب یازدهم هم طی حمله به منزل شیرازی، چند نفر کشته شدند؛ بنابراین، مردم در مبارزهای انتقامجویانه علیه نظامیان سرهنگ کلالی، رئیس توپخانه، سرهنگ افشین، معاون ساواک مشهد، و همچنین معاون کلانتری شماره چهار، دو پاسبان، سه مأمور آگاهی و دو سرباز را به قتل رساندند. بر اثر این فشارها سپهبد عزیزی، استاندار خراسان و نایب التولیه آستان قدس رضوی از سمت خود استعفا و به تهران عزیمت کرد.
در پی این حادثه برخی از علما از جمله آیات عظام شیرازی، سید حسن قمی و سید کاظم مرعشی طی اعلامیههایی این اقدام رژیم را محکوم کردند. همچنین علما و روحانیون دیگر شهرها، جهرم، اصفهان، دزفول، یزد، قم، شیراز و ... طی تلگرافهایی به شیرازی، قتلعام مردم مشهد در طی این دو روز و حمله به بیت ایشان را محکوم کردند.
شما در خصوص قیام 10 دی، کتاب یکشنبه خونین مشهد را نوشتهاید؟ هدف از نگارش این کتاب چه بود؟ و چه زمانی شروع به نوشتن این کتاب کردید؟
هدف از نگارش این کتاب بیان زوایای پنهان و آشکار مبارزات مردم انقلابی مشهد بوده است. حدود دو سال کار تحقیق و مصاحبه با افرادی که به گونهای با این حادثه ارتباط داشتهاند به طول انجامید که بالاخره این کتاب در سال 1384 چاپ شد.
آیا در زمینۀ قیام 10 دی سال 1357 مشهد تا کنون کتاب دیگری چاپ شده است؟
خیر؛ فقط یک جزوه در حد 20 صفحه از حوادث یکشنبه خونین نوشته شده بود که پس از آن به دلیل عظمت این واقعه و تأکیدی که آیت الله خامنهای بر اهمیت این روزهای مبارزه داشتند، اقدام به نگارش تحلیلی آن کردم.
در پایان اگر نکتهای مانده توضیح دهید؟
باتوجه به اینکه همه شهرهای کشور، روز خاصی در جریان مبارزات و انقلاب دارند و در این روز، با رهبر معظم انقلاب دیدار میکنند، شایسته است مسئولان مشهد هم تلاش کنند به این مناسبت، شرایط دیدار مردم با رهبری را فراهم آورند.
(مصاحبهگر: وجیهه تقیزاده/ نشریه حرم، ش 629)