آقا کوزه عاشق شیره انگور است. او صبح زود برای شیره دزدی بیرون میرود. در راه کژدم، سوزن، مرغ و کلاغ برای شیره دزدی با او همراه میشوند. آنها به خانه ارباب وارد میشوند. آقا کوزه کژدم، سوزن و کلاغ را به جنگ ارباب میفرستد و خود به سراغ شیرۀ انگور در انباری میرود. سرانجام آقا کوزه مزد دزدی و خیانت خود را میگیرد و نابود میشود.